ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب
وز شاخ برهنه سایه داری مطلب
عزت ز قناعت است و خواری ز طمع
با عزت خود بساز و خواری مطلب
ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب
وز شاخ برهنه سایه داری مطلب
عزت ز قناعت است و خواری ز طمع
با عزت خود بساز و خواری مطلب
یکی از پرسشهای سختی که پیرامون کتاب خوانی وجود دارد این است که آیا خواندن هر کتابی سودمند است یا نه؟ تاکید بی دلیل مقامات فرهنگی کشور بر ساعت مطالعه و کمی ساختن امری ذاتا کیفی باعث تلقین این حس در مردم شده است که هرگونه کتاب خواندنی را پر ارج بدانند. اما واقعیت این است سرمنشا اغلب گرفتاری های بشر از کتابهایی که نباید نوشته میشد.
اگر پذیرفتیم که هر کتابی سودمند نیست پرسشی که مطرح میگردد این است که چه کتابی سودمند است؟ به عبارت دیگر چه کتابی خوب و چه کتابی بد است؟ شاید سخن گفتن از کتابهای خوب دشوار باشد و پیچیده اما تکلیف کتابهای بد را میتوان راحت یکسره کرد. پس پرسش مشخص ما این است کتاب بد چه کتابی است؟
شاید تمثیل کتاب غذای روح است تمثیلی نخ نما باشد ولی هنوز هم واجد حقایقی است.غذای بد غذایی است که هدفش را تامین نمیکند. اگر هدف شما سرشدن باشد بستنی غذای بدی است اگر هدفتان لذت بردن باشد سالاد فصل غذای بدی است و اگر هدفتان سلامتی است مسلما کباب چرب غذای بدی است. اگر همین منطق را برای کتابها در نظر بگیریم میتوانیم بگوییم کتاب بد کتابی است که هدف مخاطب را تامین نمیکند.
آیا کتاب خاطرات مرلین مونرو کتاب بدی است؟ خب برخلاف نظر رایج ابدا نمیتوان گفت که خاطرات مونرو کتاب بدی است چرا اولا یک سند دست اول در مورد این بازیگر افسانه ای است. ثانیا یک سند دست اول در مورد هالیوود است و ثالثا هدف مخاطب را تامین میکند. در مقابل کتاب پدیدارشناسی هگل با ترجمه زیبا جبلی کتاب بدی است زیرا ترجمه ی بد جبلی کتاب را مختل کرده است و هدف مخاطب که آشنایی با نظرات هگل است تامین نمیگردد.
بدین ترتیب شاید اولین گام برای مواجه با هر کتابی طرح این پرسش باشد که هدف از خواندن این کتاب چیست؟
از زندگی هدایت چه میآموزیم؟ اگر بخواهیم به سبک تسلی بخشیهای فلسفه با زندگی صادق هدایت مواجه شویم، چه چیزی از زندگی هدایت باعث تسلی ما میشود؟ دو گزاره در مورد صادق هدایت صادق اند:
اول زندگی هدایت، شکست یک زندگی بود. هنگامی که نامههای هدایت به حسن شهید نورایی را میخوانیم، بیشتر و بیشتر با درد و رنج هدایت آشنا میشویم. از بی پولی مزمن اش تا سر و صدای دائمی، از حس تنهایی عمیقش تا ناامیدی اش از مام میهن.
دوم صادق هدایت اثرگذارترین و مهمترین داستان نویس ایرانی است و هر داستان نویس ایرانی پیش از هرچیزی، باید نسبت خود را با او مشخص سازد.
وقتی به این دو گزاره در کنار یکدیگر مینگریم، درمییابیم که چقدر زندگی هدایت تسلی بخش است. هدایت مسیح بود که بر صلیب شد تا کفاره ناامیدی نویسندگان بعدی را بدهد. هدایت هم خودش را کشت و هم خودکشی را.
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری؛ تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوز
مولوی جلالالدین محمد بلخی
نیم نگاهی که به اطراف خود بیاندازیم، خویش را در محاصرهی انواع سخن میابیم. جهان ما آکنده از کماندارانی است که تیر سخن را به سمت ما نشانه گرفته اند. گاهی تیر تیز است و بران، گاهی زهرآلود و گهگاهی زراندود و پر فریب؛ اما هر چه باشند به قصد شکار ما رها شده اند.
شکار خرد و دل آدمی همان و فراموشی خویش همان. تیرها اگر کارگر افتند، افتادن به چاه تعصب دیری نمیپاید. کوردل، ستم را داد میپندارد و خود جامهی رزم میپوشد تا آدمیان را شکار کند. چنین است که یکی بر شمار کمانداران افزوده میشود.
اما بر کدام سلحشور است که با این دیو کمان دار ستیز کند؟ گرچه بسیاری سر آن دارند که خود را سلحشور خلق بنامند اما در نهان دیوی در جامهی قهرمانند. تنها سلحشور در این وادی، خود آدمی است. آدمی تنهاست و باید انتخاب کند. آنچه که از دیگری نصیب میشود، سپری است برای مقاومت. روشن است که در میدان نبرد سپر آبدیده که به دست بهترین خردها ساخته شده باشد، موهبتی است بزرگ؛ اما سرانجام این خود آدمی است که باید سپر را به کار گیرد تا به تیر دیو گرفتار نگردد. این مهمترین وظیفه اخلاقی ما نسبت به خویش است.
هاونگاه چیزی نیست جز شهامت به کارگیری سپر. خارج شدن از صغارت خود خواسته. اما تنها گزارشی از نبرد نیست بلکه خود نبرد است چراکه تنها با نوشتن و در معرض داوری دیگری گذاشتن است که میتوان استحکام سپر ها را سنجید و راه نیک را از بد بازشناخت.
در هاونگاه، به رسم مرسوم، از موضوعات گوناگون سخن خواهیم گفت؛ از اقتصاد تا سیاست، از فرهنگ تا تاریخ، از کتاب تا سینما. اما آنچه در همه این سخنها مشترک است، رویکرد انتقادی هاونگاه است.
به ضرورت تفکر انتقادی با کمانداران مختلفی در هم خواهیم پیچید تا سره را از ناسره و قلب را از سیم بازشناسیم. اما بر دوستان و دوستداران هاونگاه است که با نوشتارهای ما در هم بپیچند و چون و چرای بسیار کنند. بخش نظرات در هاونگاه -که همواره بدون نیاز به تایید مدیر، باز است – میزبان نظرات انتقادی شما دوستان خواهد بود.
ایدون باد