تو چراغ خود برافروز !

گنج پارسی: کوچ بنفشه ها

کوچ بنفشه ها


در روزهای آخر اسفند 

کوچ بنفشه‌های مهاجر 

زیباست 
در نیمروز روشن اسفند 
وقتی بنفشه‌ها را از سایه‌های سرد
در اطلس شمیم بهاران 
با خاک و ریشه 
- میهن سیارشان -
در جعبه‌های کوچک چوبی 
در گوشه‌ی خیابان می‌آورند 
جوی هزار زمزمه در من
می جوشد: 
«ای کاش 
ای کاش، آدمی وطنش را 
مثل بنفشه‌ها 
در جعبه‌های خاک 
یک روز می‌توانست
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست 
در روشنای باران 
در آفتاب پاک»

 دفتر «از زبان برگ» ، دکتر شفیعی کدکنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد حسینقلی زاده

کتاب و کتابخوانی در هاونگاه

یکی از روش‌های فرهیخته نشان دادن خود در مهمانی‌ها، گلایه از سطح پایین مطالعه در جامعه‌ی ایرانی است. بارها این گلایه‌های طوطی‌وار را شنیده‌اید که مدت زمان مطالعه ایرانی‌ها بسیار اندک و تنها چند دقیقه در روز است. جدا از اینکه به روایت هری فرانکفورت، این گونه سخنان حرف مفت محسوب می‌شوند، "بایدی" که از این "هست"، نتیجه گرفته می‌شود توصیه به کتابخوانی است.

اما این توصیه پرسش‌ برانگیز است. آیا خواندن هر کتابی از نخواندنش بهتر است؟ اولویت با کدام است، دیدن یک فیلم خوب یا خواندن یک کتاب بد ؟ آیا بالا بودن سرانه‌ی مطالعه، بدون توجه به کیفیت کتاب ها و تنوع آنها رهگشای فرهنگ و جامعه است؟ آیا رساله‌های پوچ و ایدولوژیک همان ارزشی را دارند که کتاب‌های دوران ساز بشر؟

 حکمتی کهن در میان ما ایرانیان رایج است که زمان را طلا می‌داند. با توجه به زمان اندکی که می‌توان صرف کتابخوانی کرد؛ طلا را باید برای چیزهای ارزشمند خرج کرد. بخش کتاب هاونگاه شما را در استفاده بهتر از طلای عمرتان یاری خواهد کرد. هاونگاه تنها به معرفی کتاب‌های ارزشمند اکتفا نمی‌کند، بلکه کتاب‌های بی‌ارزش را نیز نقد خواهد کرد. امید است که این تجربه‌ها برای دوستداران و همراهان هاونگاه سودمند باشد.


 ایدون باد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد حسینقلی زاده

سرآغاز

تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه‌ای، هزاری؛ تو چراغ خود برافروز

که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر

که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوز

مولوی جلال‌الدین محمد بلخی


نیم نگاهی که به اطراف خود بیاندازیم، خویش را در محاصره‌ی انواع سخن میابیم. جهان ما آکنده از کماندارانی است که تیر سخن را به سمت ما نشانه گرفته اند. گاهی تیر تیز است و بران، گاهی زهرآلود و گهگاهی زراندود و پر فریب؛  اما هر چه باشند به قصد شکار ما رها شده اند.

شکار خرد و دل آدمی همان و فراموشی خویش همان. تیرها اگر کارگر افتند، افتادن به چاه تعصب دیری نمی‌پاید. کوردل، ستم را داد می‌پندارد و خود جامه‌ی رزم میپوشد تا آدمیان را شکار کند. چنین است که یکی بر شمار کمانداران افزوده میشود.

اما بر کدام سلحشور است که با این دیو کمان دار ستیز کند؟ گرچه بسیاری سر آن دارند که خود را سلحشور خلق بنامند اما در نهان دیوی در جامه‌ی قهرمانند. تنها سلحشور در این وادی، خود آدمی است. آدمی تنهاست و باید انتخاب کند.  آنچه که از دیگری نصیب  می‌شود، سپری است برای مقاومت. روشن است که در میدان نبرد سپر آبدیده که به دست بهترین خردها ساخته شده باشد، موهبتی است بزرگ؛ اما سرانجام این خود آدمی است که باید سپر را به کار گیرد تا به تیر دیو گرفتار نگردد. این مهمترین وظیفه اخلاقی ما نسبت به خویش است.

هاونگاه چیزی نیست جز  شهامت به کارگیری سپر. خارج شدن از صغارت خود خواسته.  اما تنها گزارشی از نبرد نیست بلکه خود نبرد است چراکه تنها با نوشتن و در معرض داوری دیگری گذاشتن است که میتوان استحکام سپر ها را  سنجید و راه نیک را از بد بازشناخت.

در هاونگاه، به رسم مرسوم، از موضوعات گوناگون سخن خواهیم گفت؛ از اقتصاد تا سیاست، از فرهنگ تا تاریخ، از کتاب تا سینما. اما آنچه در همه این سخنها مشترک است، رویکرد انتقادی هاونگاه است.

به ضرورت تفکر انتقادی با کمانداران مختلفی در هم خواهیم پیچید تا سره را از ناسره و قلب را از سیم بازشناسیم. اما بر دوستان و دوستداران هاونگاه است که با نوشتارهای ما در هم بپیچند و چون و چرای بسیار کنند. بخش نظرات در هاونگاه -که همواره بدون نیاز به تایید مدیر، باز است – میزبان نظرات انتقادی شما  دوستان خواهد بود.

 

ایدون باد

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد حسینقلی زاده